گفتوگو با پاتریک مککنزی، مدیر شورای اشتغال مهاجران بریتیش کلمبیا
سیما غفارزاده – نورث ونکوور
سلام و ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید. در معرفی سازمان شما در وبسایتان میخواندم که شورای اشتغال مهاجران بریتیش کلمبیا (The Immigrant Employment Council of BC (IEC-BC) سازمانی غیرانتفاعی است که با ارائهٔ راهحلها، ابزار و منابع مورد نیازِ کارفرمایان استان بیسی، به آنها کمک میکند تا نیروهای ماهر و واجد شرایط را از میان مهاجران جذب و استخدام کند. شما چطور این کار را انجام میدهید؟
خب، میدانید که کانادا تاریخچهای غنی در پذیرش مهاجران دارد و سازمانهای فراوانی هستند که با مهاجران کار میکنند تا به آنها در زمینهٔ زبان، آموزشهای گوناگون و آماده کردنشان برای ورود به بازار کار یا هر زمینهٔ دیگری که برای مشارکت کاملشان در زندگی اجتماعی، کمک کنند. در زمینهٔ بازار کار، ما متوجه شدیم که افراد بسیار زیادی هستند که مهاجران را کمک کنند، اما اگر شما به ادغام در جامعهٔ میزبان بهعنوان جادهای دوطرفه نگاه کنید، این مسئله فقط به مهاجری که به کانادا میآید و باید یاد بگیرد تا خودش را با این کشور تطبیق بدهد، مربوط نمیشود، بلکه به جامعهٔ میزبان نیز که باید پذیرنده باشد، ربط پیدا میکند و بنابراین نهتنها باید روی تازهمهاجر جویای کار، بلکه روی کارفرما هم میبایست تمرکز کرد. روی اینکه چطور یک کارفرما نسبت به استخدام تازهمهاجران مثبت باشد و مهارتهایی را که آنها با خود آوردهاند، به رسمیت بشناسد و آنها را استخدام کند و در مراحل بعدی کمکشان کند تا آنها در آن کار بمانند. و این جایی است که ما وارد عمل میشویم. ما میخواهیم کار را برای کارفرما سادهتر کنیم تا مهارتهای موجود را ببیند و با آن مرتبط شود.
لطفاً بفرمایید روند کار چیست؟
ما چندین برنامه داریم که اجرا میکنیم. حتی برنامههایی داریم که خارج از کشور آنها را شروع میکنیم، به طور مثال برنامهای داریم به نامِ FAST که دسترسی به منابع و کارفرمایان را برای افراد مستعد و ماهر تسهیل و تسریع میکند. در رابطه با بسیاری از مهاجران، ما روی ارزیابیِ صلاحیت افراد تمرکز کردهایم. درست است، اگر مثلاً شما بهعنوان مهندس مهاجرت کرده باشید، ارزیابی مدرک و گواهینامههای لازم مشکل بسیار بزرگیاست، اما بیشترِ بازار کار و شغلهای موجود چنین مدارک تحصیلی و گواهینامههایی نیاز ندارند. شما فقط نیاز به مدیری دارید که میخواهد نیرو بگیرد و کافیست که این مدیر مهارتهای شما را بفهمد و تمایل داشته باشد که استخدامتان کند. این، آنجایی است که ما واردِ عمل میشویم. این، جاییست که ما تلاش میکنیم با ارزیابی صلاحیتها به افراد این فرصت را بدهیم تا مهارتهایشان را بهطور ملموس نشان بدهند، و ما این را بر اساس مشاغلی خاص انجام میدهیم و بهطور مشخص در زمینهٔ نجاران حرفهای، خدمات اتومبیل، تکنسینها و مهندسان برق قدرت کار میکنیم. ما ۱۶ شغل مختلف در زمینهٔ علوم زیستشناسی و بیوتکنولوژی و ۱۷ شغل مختلف دیگر در زمینهٔ فناوری اطلاعات و خدمات دادهپردازی داریم؛ یعنی میتوانیم دانش افراد را در رابطه با آنچه که طبق قوانین و ضوابطِ کانادا مورد نیاز است، ارزیابی کنیم تا به کارفرما کمک شود درک کند که آن فرد خاص چه مهارتهایی دارد. و البته همچنین به فرد مهاجر هم که ارزیابی میشود، کمک میکند بهتر درک کند که تا چه اندازه میتواند کاندیدای مناسبی در بازار کار اینجا باشد و درک روشنی به آنها میدهد که بدانند مهارتهایشان کجا میتوند مورد استفاده قرار گیرد و فراتر از آن، مسیری را که بهسوی رشد حرفهٔ آنها و برخورد با فرصتهای شغلی بهتر است، به آنها نشان میدهد.
پس اینطور که میفرمایید، شما تنها روی مشاغل خاصی تمرکز دارید…
بله، ما در حال حاضر روی حرفههای خاصی همراه با ارزیابی صلاحیت برای آن مشاغل، تمرکز داریم. فناوری اطلاعات و خدمات دادهپردازی، بیوتکنولوژی و علوم زیستشناسی، و همینطور بازرگانی تخصصی، سه زمینهٔ بزرگی هستند که ما روی آنها کار میکنیم. اما، در کنارِ ارزیابی صلاحیت، ما تلاش میکنیم فرد تازهمهاجر را با بازار کار مرتبط سازیم و کمک کنیم تا شبکهٔ حرفهایشان را گسترش دهند. یکی از چالشهایی که کارفرمایان با آن مواجهاند این است که نمیدانند چگونه با نیروی ماهر مهاجر مرتبط شوند. تازهمهاجران معمولاً در همان شبکهای که کاناداییهای جاافتاده فعالیت میکنند، نیستند و البته این طبیعی است چرا که آنها تازه از راه رسیدهاند، و خب، بسیاری از کارفرمایانی دوست دارند از شبکهٔ خودشان استخدام کنند، و بنابراین بهطور اتوماتیک تعداد زیاد افراد تازهمهاجری که میخواهند کار کنند، از این شبکه بیرون میافتند. پس ما تلاش میکنیم این ارتباطات را ایجاد کنیم و از راههای گوناگونی موجب رشد این شبکهها بشویم. مثلاً ما برنامهٔ مشاوره و نظارت (mentoring) داریم که با استفاده از آن فرد تازهمهاجر را با فردی که در زمینهٔ تخصصی مورد نظرشان و در حرفهای مشابه مشغول به کار است، ارتباط میدهیم تا با نیازها و خواستههای آن حرفهٔ خاص در این کشور و در محیط کار کانادایی آشنا شوند و شبکهٔ حرفهای خود را گسترش دهند که این به آنها کمک میکند تا بهتر کار مورد نظر خود را پیدا کنند. ما معتقدیم ترکیب برنامهٔ مشاوره و نظارت و ارزیابی صلاحیت بسیار خوب جواب میدهد، بهطوریکه بر اساس آمار، ۶۳٪ افرادی که پیش از ورود به کانادا ارزیابی صلاحیت را انجام دادهاند، ظرف چهار هفته پس از ورود به کانادا با این برنامه، کار مورد نظر خود را پیدا کردهاند، و اگر چهار هفته را به هشت هفته افزایش دهیم، ۸۳٪ مراجعان به ما در زمینهٔ تخصصی خود مشغول به کار میشوند. و حقوقهایی که این افراد دریافت میکنند، بسیار بالاتر از حقوقی است که یک مهاجر معمولاً در سال اولِ ورودش دریافت میکند، و خب این به آنها اطمینان خاطر مالی میدهد تا بتوانند روی دیگر جنبههای جا افتادن در کشوری جدید وقت بگذارند.
این افراد چگونه شما را پیدا میکنند؟ چطور یک تازهمهاجر باید بداند که چنین خدماتی وجود دارد تا از آنها استفاده کند؟
خب، ما کانالها و شبکههای اجتماعی خودمان را داریم. و البته بیشترین تلاشمان روی ارتباط با کارفرمایان است، برای اینکه این کارفرمایان هستند که باید به این میدان واردشان کنیم. و در رابطه با تازهمهاجران، از طریق بسیاری از دیگر سازمانهایی مانند ساکسس که به آنها خدمات ارائه میدهند، این کار را میکنیم. اما نکتهٔ مهم در این میان آن است که این افراد باید مهارتهای زبانی را داشته باشند، یعنی ما آموزش زبان برایشان نداریم. آنها باید در حد نیاز زبان انگلیسی یا فرانسه، در ونکوور عموماً انگلیسی، را بدانند و آمادهٔ کار کردن باشند. ما به آنها کمک میکنیم که شبکهٔ حرفهای برای خود بسازند و تجربه به ما نشان داده که این افراد با استفاده از برنامههای ما توان این کار را مییابند. مهمترین مسئله این است که این افراد آمادهٔ کار کردن باشند، بهطور مثال اگر آنها بهدلیل نداشتن گواهینامههای تخصصی و ارزیابی مدارک تحصیلی یا دلایلی دیگر، هنوز آمادگی کار کردن را ندارند، پس هنوز وقتش نشده تا از این برنامههای ما استفاده کنند.
حالا که صحبت مهارتهای زبانی شد، آیا تسلط به زبان دیگری که در رابطه با تازهمهاجرها زبان مادریشان است، مورد توجه کارفرمایانی که شما با آنها کار میکنید، قرار میگیرد؟ آیا این را امتیازی در نظر میگیرند؟
بله، مسلماً. ما چنین کارفرمایانی داریم. آنچه زیباست، این است که تعدادی از کارفرمایان در بریتیش کلمبیا هستند که دنبال راهیاند تا با وجود موانع زبانی در زمینهٔ مشاغلی که مهارت بالایی نیاز ندارد، کمک کنند. بهطور مثال، ما این را در جنبش سوریه (Syrian Movement) شاهد بودیم، اینکه کارفرمایانی بسیاری آمدند و گفتند ما میخواهیم کمک کنیم و همین شد که ما برنامهٔ دیگری با عنوان BC Job Connect درست کردیم، که پرتال آنلاینی است و حالا تمام پناهندهها و حتی افراد با اقامت دائم میتوانند پروفایل حرفهای خود، از جمله تخصص در زبان انگلیسی را آنجا آپلود کنند و کارفرمایانی که دنبال نیرو هستند، در آن پرتال ثبتنام میکنند و می توانند با جستوجو فرد یا افراد مورد نظرشان را پیدا کنند. و نکتهٔ جالب اینکه ما انواع استخدامها را از آن طریق داشتهایم، از کار در شیرینیپزی تا حتی کار دفتری در شرکت معتبری مانند Ernst & Young. بنابراین، آنچه خوب است به مردم یادآوری شود، این است که مهم نیست شما با چه میزان مهارت به اینجا میآیید، بلکه مهم این است که چگونه به بازار کاری که باید، با روش صحیح آن، مرتبط شوید.
چطور کارفرمایانی را که با آنها کار میکنید، متقاعد میکنید که از افراد مراجعهکننده به شما استخدام کنند تا فردی با مهارتها و سطح دانش یکسان که در بازار کار آمادهٔ استخدام است؟
کارفرمایانی که ما با آنها کار میکنیم، عموماً ارزش چندگونگی را درک میکنند. مطالعات بسیاری نشان میدهد که چندگونگی و تنوع فرهنگی در محل کار یک امتیاز محسوب میشود. و برای این کارفرمایان، موضوع از این نیز فراتر میرود و آن، بهشمار آوردنِ این افراد در جامعه است. بهخاطر دارم در کنفرانسی که سال گذشته شرکت کردم، گفته شد که چندفرهنگی یک واقعیت است، در حالیکه به شمار آوردنش/لحاظ کردنش یک انتخاب است. و کارفرمایانی که ما با آنها کار میکنیم انتخاب میکنند و میگویند که میخواهند همه را لحاظ کنند. و در واقع، نقش ما در این میان این است که کارِ این کارفرمایان را که خود مایلاند از منابع انسانی گستردهتری بهره بگیرند، سادهتر و راحتتر بکنیم.
چگونه شما دیدگاه کارفرمایان را به وزارت مهاجرت و شهروندی کانادا انتقال میدهید بهطوریکه آنها بتوانند آن دیدگاهها را در برنامههای مهاجرتیشان لحاظ کنند؟
ما بهطور مرتب با تأمینکنندهٔ منابع مالیمان در تماسایم. در واقع منابع مالی برنامههای ما از طرف دولت فدرال و بخش عمدهاش از طرف وزارت مهاجرت و شهروندی کانادا تأمین میشود. ما مدام با آنها تماسایم و دربارهٔ اینکه برنامههایمان چطور پیش میروند بحث و تبادل نظر میکنیم و در این میان، طبعاً نظرات جامعهٔ کارفرما را نیز به آنها انتقال میدهیم. وزارت مهاجرت و شهروندی کانادا و همچنین در سطح استان حتی برای این کار بودجه تخصیص میدهند، برای اینکه ما در این زمینه پژوهش و تحقیق کنیم. یکی از برنامههای جدید ما در همین ارتباط، برنامهای است بهنام صعود (Ascent) که بهنوعی آمادهسازی بازار کار است. در واقع ما داریم روی این موضوع کار میکنیم که برنامههای مختلفی که افراد برای آمادگی ورود به بازار کار استفاده میکنند، چقدر کاراست و تا چه اندازه پاسخگوی نیازهای کارفرمایان است. بنابراین برنامههایی که انعکاسدهندهٔ خواستههای کارفرمایان نیست، بیفایده است. ما فعلاً در میانهٔ این کار هستیم و خیلی مشتاقایم که بهزودی آن را تست کنیم.
در اینجا دستیار پاتریک مککنزی، الیزابت گود گفت: و این را هم من اضافه کنم که این برنامه بیشتر دربارهٔ مهارتهای اجتماعی است تا مهارتهای فنی و تکنیکی و دانش افراد. چرا که بهنظر میآید این مسئله بهطور مداوم از طرف کارفرمایان مطرح شده است. اینکه مهندسانی با مهارت کافی وارد اینجا میشوند، اما آنچه بیشتر نیاز دارند تا با فضا و فرهنگ کاری اینجا مأنوس شوند، مهارتهای اجتماعی است.
آیا خدماتی که شما ارائه میدهید، تنها برای تازهمهاجران است یا تمام مهاجران بهطور عمومی واجد شرایطاند؟ آیا شرط خاصی برای استفاده از خدمات شما وجود دارد؟
خدمات ما شامل تمام افرادی میشود که اقامت دائم کانادا را دارند یا درخواست مهاجرتشان پذیرفته شده ولی هنوز وارد خاک کانادا نشدهاند. تنها افرادی که بهطور موقت مقیم کانادا هستند یا آنهایی که شهروندی کانادا را دریافت کردهاند، واجد شرایط استفاده از این خدمات نیستند.
میدانم که در پاسخ به سؤالات قبلی، مختصراً به موضوع ارزیابی مدارک متخصصان اشاره کردید، اما میخواهم اینجا مشخصاً دربارهٔ این دسته از افراد بپرسم. میدانیم که توافقی عمومی بر سر این موضوع هست که کانادا هر ساله میلیونها دلار از دست میدهد تنها به این دلیل که مدارک تحصیلی بسیاری از مهاجران متخصص ارزیابی و تأیید نمیشود. همه از این مشکل آگاهاند، اما بهنظر نمیرسد کار چندانی از طرف دولت فدرال، استانی و دیگر سازمانهای مسئول، در جهت حل این معضل صورت گرفته باشد. آیا برای حل مشکل ارزیابی مدارک تحصیلی مهاجران، هیچ راهی پیش رو هست؟ چه کسی اختیار بررسی و حل این مشکل را یکبار و برای همیشه دارد؟
واقعیت این است که موضوع بررسی و ارزیابی مدارک تحصیلی مهاجران متخصص در کانادا، مسئلهٔ پیچیدهای است و دولت فدرال با مشارکت دولتهای استانی آن را یکی از اولویتهای خود قرار دادهاند، و طی سالهای گذشته، پیشرفتهایی نیز در این زمینه انجام گرفته است. هر چند، همانطور که گفتم این موضوع در کانادا بسیار پیچیده است و دلیلش هم این است که در رابطه با این مسئله، چیزی حدود ۴۵۰ سازمان مختلف وجود دارد که هر یک حرف و نظر خود را دارند و خب، این تعداد را گرد هم آوردن و پیدا کردن زمینهای مشترک کار دشوار و پرچالشی است، چون هر یک دیدگاه خود را دارند و بسیاری از آنها هم درستاند. البته منظورم این نیست که تمام موانع ارزیابی و تأیید مدارک تحصیلی درست و معتبرند، اما بسیاری از آنها چنیناند. بهطور مثال در رابطه با مدارک پزشکان و البته همچنین مهندسان، موضوع سلامت و ایمنی عمومی مطرح است که خیلی مهم است و مردم بسیار آن را جدی میگیرند. اساساً من فکر میکنم این دو دسته کار، نیازمند به مدرک تحصیلی و گواهینامهٔ تخصصی و بینیاز به مدرک، باید بهطور جداگانه مورد بررسی قرار گیرند. و البته معتقدم تمرکز باید بیشتر بر روی کارهایی باشد که نیازی به مدرک تحصیلی و گواهینامهٔ تخصصی ندارند؛ همانهایی که ۸۰٪ بازار کار را شامل میشوند و تنها نیاز به این دارند که کارفرما متقاعد شود که متقاضی کار میتواند خواستهٔ آنها را برآورده سازد و کار را درست انجام دهد. البته این حرف من اصلاً به آن معنا نیست که موضوع بررسی مدارک تحصیلی مهاجران بیاهمیت است، بلکه حرفم این است که با توجه به درصد بالای کارهایی که نیاز به مدرک تخصصی ندارند، باید در اولویت قرار گیرند.
فکر میکنید استخدام مهاجران چه مزایایی برای شرکتها دارد؟
اطلاعات بسیار زیادی هست، از جمله در گزارشی که چند سال پیش از طرف بنیاد ترودو انتشار یافت، که نشان میدهد بهازای هر ۱٪ افزایش تنوع و گوناگونی فرهنگی و قومی در محلهای کار، بهطور متوسط ۲٫۵٪ افزایش در درآمد آن کسبوکار مشاهده شده است. بنابراین آمار و ارقام خودشان بهروشنی میگویند که تأثیر چندفرهنگی چیست. من فکر میکنم آنچه بیشتر کارفرمایان نیاز دارند، آن است که با منابع متقاضیان کار، آسانتر ارتباط برقرار کنند و این را درک کنند که در استخدام هر فردی، چه کانادایی [متولدِ کانادا] و چه مهاجر، ریسک وجود دارد. اینطور نیست که اگر شما فردی را که متولد اینجاست و اینجا بزرگ شده و فارغالتحصیل شده، استخدام کنید، بلافاصله شروع به کار مفید بکند. همه نیاز دارند که در محل کار جدید جا بیافتند. ولی همانطور که الیزابت هم اشاره کرد، مهاجران بیشتر نیاز دارند روی مهارتهای اجتماعیشان کار شود تا آمادگی کار در فضای کاری اینجا را پیدا کنند.
البته واقعیت این است که پشت عبارت «تجربهٔ کار کانادایی» خیلی چیزها نهفته است و تنها تجربهٔ کار تکنیکی و داشتن مهارتهای اجتماعی نیست و این موضوع وجهِ تیره و تاری هم دارد؛ متأسفانه هستند کسانی که میگویند میخواهند فقط کانادایی استخدام کنند و منظورشان از آن این است که کسی را میخواهند که شبیه خودشان باشد، کسی که مهاجر نیست، که خب این چیز خوبی نیست. گاهی در جامعهمان میشنوم برخی از من میپرسند، «پاتریک، چرا دیگر سفیدها را به کانادا نمیپذیریم؟» و خب، واقعاً چه جوابی میشود به این سؤال داد؟ چون مشخص است که منظور از چنین سؤالی چیست و شما با چه نوع از افرادی طرفاید… بنابراین، من قویاً معتقدم که موضوع «تجربهٔ کانادایی» چنین عناصر تیره و تاری هم دارد، اما، فکر میکنم که آن دسته از کارفرمایان کسبوکارشان بقا نخواهد داشت چرا که آنها اهل بدعت و نوآوری نیستند و نمیخواهند هیچ تغییری در روش کارشان بدهند. خوشبختانه این دسته در اقلیت هستند و ما آمادهایم به اکثریت روشنفکر کمک کنیم تا بهترینها را برای کسبوکار خود انتخاب کنند.
انتقاداتی به برنامههای مهاجرتی کانادا از سوی برخی وارد میشود. مثلاً عدهای سیستم ورود سریع کنونی را کارا نمیدانند. ارزیابی شما از برنامههای مهاجرتی کنونی دولت فدرال و نیز دولت بیسی چیست و فکر میکنید چه بهبودهایی میتوان در این برنامهها ایجاد کرد؟
[پاتریک مککنزی گفت که بهدلیل داشتنِ ۲۰ سال سابقهٔ کار در بخشهای دولتی، از پاسخ دادن به این سؤال معذور است.]
بهنظر شما وضعیت برنامههای کمک به تازهمهاجران در استان بیسی بهنسبت استانهای دیگر کانادا چطور است؟
[پاتریک مککنزی گفت در این رابطه اطلاعات دقیقی ندارد و بنابراین ترجیح میدهد اظهار نظری نکند.]
مهاجرت عموماً در حوزهٔ اختیارات دولت فدرال است، هر چند، از طریق برنامههای نامزد استانی (provincial nominee programs)، استان ها در سالهای اخیر نقش برجستهتری داشتهاند. شما این تغییرات را چگونه و در چه جهتی ارزیابی میکنید؟
فکر میکنم مهاجرت طبق قانون اساسی بهطور مشترک در حوزهٔ اختیارات دولتهای فدرال و استانی است، و در واقع هر دو دولت میتوانند در رابطه با مهاجرت قانون وضع کنند، اما در جایی که تضاد و مغایرت در قوانین استانی وجود داشته باشد، قوانین فدرال حاکم خواهد بود. من فکر میکنم خیلی خوب است که استانها در سیستم مهاجرت دخیلاند. گمان میکنم استانها دیدگاه منحصربهفردی در این زمینه دارند که احتمالاً میتواند پاسخگوتر باشد و متناسب با نیازهای بنیادی و اساسی هر یک از آنها، ولی در عین حال باید در نظر داشته باشند که آنها در زمینهٔ جاافتادن مهاجران و ادغام آنها در جامعهٔ میزبان نیز مسئولیت دارند. موضوع تنها آوردنِ افراد نیست، بلکه آنچه مهم است، این است که چه باید کرد تا این افراد در راه درست بهسمت موفقیت گام بردارند.
از وقتی که در اختیار ما گذاشتید، بسیار سپاسگزارم.
بسیار ممنون از شما که به دفتر ما آمدید.